کوچینگ سازمانی
کوچینگ سازمانی
به صورت کلی کوچینگ سازمانی یک ابزار قدرتمند برای رهبران و سازمانها است که به کمک آن میتوان رشد و پیشرفت افراد را در زمینههای بسیار مختلفی رقم زد. در دنیای امروزه امکان دارد یک سازمان، شرکت یا کسب و کار، معمولا از ابتدای تأسیس خود تا زمان رسیدن به وضعیت پایدار و مطلوب، بارها و بارها با شرایط بحرانی مواجه شود. شاید این امکان وجود دارد که مدیران سازمان، به دلیل تلاش برای حفظ و بقای آن، ناچار به کم کردن نیرو و کارکنان خود شوند. متأسفانه بحران های اقتصادی، بسیاری از کسب و کارها را تا مرز ورشکستگی پیش می برد.
گاهی اوقات مدیران با کارمندانی مواجه میشوند که از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند. به عنوان مثال میتوان گفت وقتی اعتماد به نفس را در کارکنان خود افزایش میدهیم، آنها بیشتر برای کارشان تلاش میکنند. همچنین با افزایش اعتماد بنفس کارکنان که فقط گوشه ای از مزایای کوچینگ سازمانی است، شاهد رشد و پیشرفت مثبت سازمان و کارکنان و دلبستگی و تعهد بیشتر بین آنها میشویم.
کوچینگ فروش چیست؟
هر مدیری میتواند تفاوت میان یک تیم فروش باانگیزه و ارزشآفرین را با تیم فروشی درک کند که نمیتواند به خوبی از عهده مسئولیتهایش برآید. این تفاوت در ستون سود و زیان یک شرکت به وضوح قابل مشاهده است.
سوال اینجا است که چگونه میتوان یک تیم فروش حرفهای و باانگیزه داشت؟ بیشتر کردن کارمندان فروش؟ بالا بردن پاداشهای مالی؟ سختگیری کردن؟ جریمههای نقدی؟ این راهکارها شاید در کوتاه مدت مؤثر باشند اما تجربه نشان داده که در عصر مدرن سیاست چماق و هویج دیگر کارآیی و تأثیر چندانی ندارد.
کوچینگ فروش یک ابزار قدرتمند است که به شما کمک میکند یک تیم فروش حرفهای و با انگیزه خلق کنید. کوچینگ فروش یک فرآیند رسمی برای بهتر کردن عملکرد کارمندان و نمایندگان فروش است که به آنها کمک میکند، مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند، به آنها انگیزه میدهد و تکنیکهای بی نظیری برای افزایش دادن آمار فروش در اختیارشان قرار میدهد.
مراجعان مسئول دستاوردها و موفقیتهای خود هستند. مراجعهکننده دست به عمل میزند و ممکن است کوچ به او کمک کند اما این کار به این معنا نیست که کوچ بهجای مراجعهکننده کاری را انجام میدهد بنابراین کوچ نه میتواند و نه وعدهای میدهد که مراجعهکننده اقدام خاصی انجام دهد یا به اهداف خاصی دست پیدا کند.
کوچینگ فردی، درمان یا مشاوره نیست این موارد تفاوتهای بارز زیادی با یکدیگر دارند و ممکن است بتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند اما مطمئناً باهم مرزهای مشخصی دارند. کوچینگ فردی، محدودیتهای مراجعهکننده را تشخیص میدهد و ممکن است او را به سایر خدمات موردنیاز ارجاع دهد.
کوچینگ فردی یکی از انواع کوچینگ است. درباره باز کردن قفل تواناییهای بالقوه افراد و رساندن آنها به حداکثر بهرهوری و رسیدن به تغییرات مثبت است. کوچینگ فردی روشی است که در آن کوچ و مراجعهکننده گفتگویی را بر پایه اعتماد شکل میدهند با این فرض که فرد مراجعهکننده همه پاسخها را در دل خود دارد و کوچ فقط کاری انجام میدهد که مراجعهکننده بتواند به پاسخهای خود دسترسی داشته باشد.
در جلسات منتورینگ، منتور بیشتر صحبت می کند. این در حالی است که در جلسات کوچینگ، مربی و کوچ سوالات خود را مطرح کرده و به شخص مورد نظر فضا می دهد تا بیشتر صحبت کند. معمولا کوچ سعی می کند تا سوالات زیادی را مطرح کند و با ذهنیت مخاطب به طور کامل آشنا شود. در نهایت هم کوچ و هم منتور با استفاده از تجربیات خود به سمت مقصد نهایی که راهنمایی فرد است حرکت می کند.
تفاوت آموزش در منتورینگ و کوچینگ
کار منتور معمولا آموزش و گفتن است؛ آموزش برای یادگیری مستقیم. در حالی که کوچ مرحله به مرحله به طور مستقیم و متمرکز شما را هدایت می کند تا آگاهی تان افزایش پیدا کرده و در مسیر درست قرار بگیرید. ویژگی اصلی کوچ حمایت و هدایت شما در مسیر درست کاری و شخصی است.
تفاوت کوچینگ و منتورینگ وجود دارد که به باعث می شود تا تعریف دقیقی از عملکرد منتور و کوچ به وجود آید. منتورینگ معمولا طولانی مدت است. برخی از دوره های منتورینگ بیش از ? ماه طول می کشند. در موارد متعددی مشاوره می تواند سال ها و یا حتی دهه ها طول بکشد. در واقع برخی از مربیان و منتورهای معروف در شرایطی به روابط مادام العمر هم اشاره می کنند. هیچ گونه صلاحیتی برای منتورینگ لازم نیست. به این معنی که سازمان ها می توانند به راحتی و با سرعت برنامه های منتورینگ خود را شروع کنند. آموزش و مربیگری معمولا در مسیر عملکرد توسعه ای قرار می گیرد. در این مسیر نیازی به طراحی وجود ندارد. همان طور که گفته شد، منتورینگ بسیار مستقیم صورت می گیرد
ساختاربندی محدود جلسات متورینگ
مربی معمولا دانش، تجربه و مهارت خود را با مخاطب به اشتراک می گذارد و از این طریق او را در مسیر درست قرار می دهد. به طور معمولا منتورینگ ساختار کمتری نسبت به کوچینگ دارد. در حالی که در کوچینگ معمولا اهداف جلسه و کار ساختاربندی می شوند. این بدان معنا نیست که مربیان در جلسات منتورینگ اهدافی را دنبال نمی کنند. در جلسات کوچینگ معمولا ساختاربندی نقشی کلیدی ایفا می کنند. مربی در تعیین این ساختار بسیار تاثیرگذار است. سرانجام باید گفت که یکی از تفاوت های اصلی بین این دو در نوع راهنمایی و هدایت افراد است. در منتورینگ راهنمایی عمدتا بر اساس توسعه است. این که فرد می خواهد به چه چیزی برسد، چه اهدافی دارد و برای رسیدن به این اهداف چه کارهایی باید انجام دهد.
در نهایت می توان نتیجه گرفت که کوچینگ روی خودکارآمدی و عملکرد اثر مثبتی دارد.